شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
افـتاد و پیـش چـشم پـدر پا کـشیده شد کار عـلـی ببـین به کجـاها کـشـیده شد دستی کشید موی سیاهش، عجیب بود هنگـام ظهـر شب به درازا کشیده شد هرکس به شوق پیروهنش چنگ میزد و بیـن سـپـاه کـار بـه دعـوا کـشـیـده شد بیاخـتـیـار نـیـزه به پهـلـوش تا رسید ذهنم به سمت حضرت زهرا کشیده شد نقـش علی به لـوح دلـم تکّه تکّه و… نقش حسین با کمری «تـا» کشیده شد جسم پسر شبـیه به زهـرا شد و سپس جـسم پـدر شبـیـه به مـولا کـشـیده شد جا شد تـمام قـامت طوبی به یک عـبا کـار عـلی ببـین به کجـاهـا کـشیده شد |